صورتی کمرنگ

زندگی دردنیا قطاریست به سمت خدا

صورتی کمرنگ

زندگی دردنیا قطاریست به سمت خدا

پنج شش روزی قبل از شهادتش بود که برایم نامه فرستاد‌. نوشته بود: سعی کن خودت را به خدا نزدیک کنی؛ تا به حال امتحان کرده‌ای؟ وقتی به او نزدیک شوی تمام غم‌ها را فراموش می‌کنی و همه غصه‌ها را از یاد میرود. سعی کن به او نزدیک شوی‌.‌ از رفت من هم ناراحت نباش‌. برفرض که الان نروم و زنده بمانم؛ فوقش ده یا بیست سال دیگر باید رفت. پس چه بهتر که رفتن را همین حالا خودم انتخاب کنم که زیبا ترین رفتن‌ها مرگ سرخ است. کلمه به کلمه نامه‌اش با نامه‌های قبلی فرق داشت. با خواندن نامه به یقین رسیدم که به زودی از کنارم پر می‌کشد.

شهید محمدرضا نظافت

مامانه آینده

Image result for ‫پشت پات آب میریزم‬‎

این پا و آن پا می کرد،انگار سردر گم بود.
تازه جراحتش خوب شده بود.
تا اینکه بالاخره گفت:«نمی دانم کجای کارم لنگ می زند،حتما باید نقصی داشته باشم
که شهید نمی شوم،نکند شما راضی نیستی؟»
آن روز به هر زحمتی بود سوالش را بی پاسخ گذاشتم.
موقع رفتن به منطقه بود؛
زمان خداحافظی به من گفت:«دعا کن شهید بشم،ناراضی هم نباش!»
این حرف محمدرضا خیلی به من اثر کرد؛
نمی توانستم دلم را راضی کنم و شهادتش را بخواهم،
اما گفتم:«خدایا هرچه صلاحت است برای او مقدر کن.»
.... 
و برای همیشه رفت.

شهید محمدرضا نظافت

مامانه آینده
Image result for ‫عشق مدافع‬‎

آمده بود مرخصی. 
داشتیم درباره منطقه حرف میزدیم.
 لابه لای صحبت گفتم :کاش میشد من هم به همراهت به جبهه بیایم!
حرف دلم را زده بودم. 
لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد.
 گفت:هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟! 
همین که حجابت را رعایت کنی مبارزه ات را انجام داده ای
..

شهید محمدرضا نظافت
مامانه آینده

Image result for ‫عشق مذهبی‬‎

زَن وَ شوهَر بـایَد یِکـ مَحبـوبِ مُشتَـرکـ داشتِـهـ بـاشَند.

زَن و شوهری کِهـ عاشِـق اِمام ||حُسِین عَلَیه اَلسَلَام ||هَستَنَد؛

.

خُداآ می دانـَد چـه زِندِگی دارَند...

مامانه آینده

حلقه ی ازدواجش انگشتر عقیقی بود
که از مشهد برایش خریده بودند

دستش که کرد گفت :
به این میگن حلقه ی وصل دو دنیا و خندید
خیلی دوستش داشت ...
موقع خداحافظی تازه عروسش نگاهش کرد و گفت :
قولت یادت نره!
منتظرم بمان تا با هم وارد بهشت بشیم !
تیر خورده بود کنار قلبش
انگشتر را در دستش فشار داد

و با آرامش چشم هایش را بست

مامانه آینده

لذت برام یعنی، عبد علی باشه

همسفرم تحت، امر ولی باشه

یعنی همین رهبر،تاج سرش باشه

تو خونمون عکس، سید علی باشه

مامانه آینده